رویکرد غیراجتماعی سمن ها در مواجهه با معلولیت چگونه رویکردی است؟

رویکرد‌های متفاوتی در میان سازمان‌های غیردولتی و مردم‌نهاد، نسبت به معلولیت وجود دارد. دو رویکرد غالب غیر اجتماعی که شامل رویکرد پزشکی و رویکرد مذهبی واخلاقی ست، هر دو نگرشی فردی و به دور از ارزشمندی برای افراد دارای معلولیت قائلند...

رویکردهای غیراجتماعی:

رویکرد‌های متفاوتی در میان سازمان‌های غیردولتی و مردم‌نهاد، نسبت به معلولیت وجود دارد. برخی نهادها که اغلب رویکرد‌های خیریه‌ای دارند، معلولیت را مترادف با ناتوانی فردی می‌دانند. دو رویکرد غالب غیر اجتماعی که شامل رویکرد پزشکی و رویکرد مذهبی واخلاقی ست، هر دو نگرشی فردی و به دور از ارزشمندی برای افراد دارای معلولیت قائلند.

1) رویکرد پزشکی

در این رویکرد افراد دارای معلولیت را فاقد استانداردهای جسمی و یا ذهنی می‌دانند که اساس «سالم» بودن است. بنابراین افراد دارای معلولیت، ابژه‌های ترحم و «کودکان ابدی» هستند. این گفتار پزشکی، به طور ضمنی معلولیت را ناهنجار می‌داند و فرد دارای معلولیت را منشا نقص یا «اختلالی» زیست‌شناختی می‌داند که به دلیل مغایرت با ویژگی‌های جسمی یا ذهنی اکثریتِ «سالم»، مطلوب نیست. بنابراین مداخله‌ای که از این رویکرد بر می‌آید، تلاش برای سالم کردن یا به سلامتی نزدیک کردن فرد دارای معلولیت است، یعنی توان‌بخشی فردی.

2) رویکرد مذهبی و اخلاقی

در این دیدگاه که ریشه در نگرش‌های کلیسایی دارد، افراد معلول، ابزارهای الهی برای طلب سپاسگزاری، صبر و ایمان به وعده عدالت هستند. فراهم آوردن خدمات برای آنها، جهت قربِ به خدا، انجامِ عمل خیر، شکر نعمت «سالم» بودن و ترحم انجام می شود. این رویکرد اخلاقی، ارزش و اصالت ذاتی برای افراد دارای معلولیت قائل نیست و از این حیث هنگامی که می‌خواهد شایستگی آن‌ها را برای کمک و یاری توجیه کند یا آن‌ها را ارزش‌مند نشان دهد، از «ماسکی روشن» و ترکیب‌هایی مثبت نظیر فرشته، بهشتی و ... استفاده می‌کند. این گفتار در جامعه نیز نسبت به معلولیت رواج دارد، مدیر عامل یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد در این باره می‌گوید:

«مردم وقتی ما را می‌بینند، می‌گویند خدایا شکرت! خدایا هزار مرتبه شکرت! مثلاً ما را می‌بینند یاد خدا می‌افتند! [یا فکر می‌کنند باید به ما کمک کنند چون] ما دَرِ بهشتیم، ما یکی از درهای بهشتیم»

در رویکردهای اخلاقی و پزشکی، موضوع معلولیت کاملا فردی تعریف میشود. جملات تمجیدآمیزی نظیر این که فرد معلول علیرغم معلولیت و شرایط توانسته موفق باشد،به جای تاکید بر اهمیت و نیاز به تغییر اجتماعی برای دربرگرفته شدن افراد دارای معلولیت، بر چیره شدن فرد دارای معلولیت بر شرایط تاکید دارد.

سازمان‌های مردم‌نهاد، در موارد معدودی رویکردی این چنینی به معلولیت دارند. با این حال این رویکرد بسیار محدود است. در اغلب سازمان‌های مردم‌نهاد، به دو دلیل این نگرش ها تا حدی تعدیل یافته است و معلولان نه ابژه‌های ترحم، بلکه افرادی ذی‌حق قلمداد می‌شوند:

1) حضور خود افراد دارای معلولیت در سمت‌های کلیدی
2) ترویج کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت که معلولیت را به مثابه تفاوت و بخشی از تنوع انسانی بودن را به عنوان یکی از اصول کلی خود تعریف می‌کند و سندی بین‌المللی ست که مورد رجوع اغلب سازمان‌های غیردولتی در این حوزه است.

 

منابع:
  1.  پورمحمدی، نعیمه (1398). جهان معلولساز: درباره اخلاق معلولیت. قم: انتشارات توانمندان و دفتر فرهنگ معلولین

  2. سبزیان، سعید (2015). جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی. E-collaborative for Civic Education

  3.  The United Nations. (2006). Convention on the Rights of Persons with Disabilities. Treaty Series, 2515, 3. Retrieved from https://treaties.un.org/doc/source/docs/A_RES_61_106-E.pdf