تجربه کودکان در برقراری ارتباط با کادر مراکز آموزشی

کودکانی که وارد مراکز آموزشی می‌شوند ساعات زیادی در طول روز را در این محیط‌ها سپری می‌کنند و به نوعی اولین تجارب آنان از اجتماع در این فضاها شکل می‌گیرد. رابطه کادر این مراکز با کودکان می‌تواند تاثیر زیادی بر نگرش آنان نسبت به خودشان، توانایی‌هایشان و نیز علاقه‌مندی یا عدم علاقه‌مندی آنان به آموزش و حضور در اجتماع داشته باشد. در ادامه تجربه کودکان را در این زمینه می خوانیم.

تجربه کودکان در برقراری ارتباط با کادر مراکز آموزشی

کودکانی که وارد مراکز آموزشی می‌شوند ساعات زیادی در طول روز را در این محیط‌ها سپری می‌کنند و به نوعی اولین تجارب آنان از اجتماع در این فضاها شکل می‌گیرد. رابطه کادر این مراکز با کودکان می‌تواند تاثیر زیادی بر نگرش آنان نسبت به خودشان، توانایی‌هایشان و نیز علاقه‌مندی یا عدم علاقه‌مندی آنان به آموزش و حضور در اجتماع داشته باشد. 

گاهی کودکان در روابط‌شان با معلمان یا کادر مدرسه رفتارهای ترحم‌آمیزی را تجربه می‌کنند که برایشان آزار دهنده است چرا که احساس می‌کنند کسی که به آنها ترحم می‌کند در واقع توانایی‌هایشان را نادیده می‌گیرد. 

در ادامه تجربه کودکان را در برقراری ارتباط با کادر آموزشی می خوانیم:

مصاحبه 1:«چند بار تو مدرسه معلم یه جوری رفتار کرده بود، پسرم اومد گفت من نمی‌خوام برم...... گفت معلم‌مون یه جوری رفتار میکنه من پیش بچه ها خجالت می‌کشم..... مثلا میگه تو نمیخواد بیای پای تخته... تو نمی‌خواد اینکار رو بکنی و ... رفتم به معلم‌شون گفتم بچه من ترحم نمی‌خواد، شما اگه میخوای پیشرفت کنه، کمک‌لش کن بهش ترحم نکن....»

                                                                   مصاحبه با مادر پسر 13 ساله، ساکن تهران، جسمی حرکتی 

البته گاهی کادرهای آموزشی برخی از مدارس نیز طوری رفتار کرده‌اند که تاثیر مثبتی بر روحیه و نگرش کودکان گذاشته و باعث شده که آنها به مدرسه و ادامه تحصیل علاقمند شوند.

مصاحبه 2:«مدرسه ما خیلی خوبه.... یعنی رفتار مدیر و ناظم و معلم‌ها یه جوریه که به پای من نگاه نمی‌کنن، به عقل من نگاه می‌کنن.... سعی می‌کنن اگه کمک لازم داشته باشم کمک بکنن ولی اصلا دست‌کم نمی‌گیرن... منم درسم خیلی خوبه... همیشه جزو شاگرد اول‌ها میشم...»

مصاحبه با دختر 15 ساله، ساکن تهران، جسمی حرکتی

مصاحبه 3:«الان داره میره اول متوسطه، نمی‌دونم مدرسه جدید چطوره ولی تا ششم واقعا مدیر مدرسه‌شون خیلی خوب بود... برای اینکه دخترم نره تو فکر یا غصه بخوره که مثلا مشکل داره، اون رو کرده بود نماینده کلاس... خیلی هم بهش اعتماد داشت، واقعا دخترم دوست داشت مدرسه رو...»

مصاحبه با مادر دختر 13 ساله، ساکن سنندج، جسمی حرکتی

در مواردی حتی بعضی از اعضای کادر مدارس تلفیقی خارج از وظایف اداری خود نیز تلاش کرده‌اند تا زمینه‌ای را برای حضور کودکان دارای معلولیت در مدرسه فراهم کنند.

مصاحبه 4:«من رفتم به مدیر مدرسه‌اش گفتم ما وضعیت مالی‌مون اینطوریه.... واقعا ندارم هزینه سرویس بدم.... خودش هم به خاطر پاش نمی‌تونه تا مدرسه پیاده بیاد.... پدرش هم زندانه.... خیلی مرد خوبی بود.... گفت من خودم صبح‌ها که دارم میرم مدرسه میام برش میدارم.... خدا شاهده اون دو سال هر روز ساعت 7 و نیم صبح میومد دنبالش.....»

مصاحبه با مادر پسر نوجوان 11 ساله، ساکن تهران، جسمی حرکتی

در موارد محدودی کودکان و خانواده‌ها در روابط‌شان با کادر مدرسه، خشونت‌های کلامی یا فیزیکی را نیز تجربه کرده‌اند که گاه نسبت به آن واکنش نشان داده و گاه نیز بر آن چشم پوشیده‌اند.

مصاحبه 5:«ما سه نفر نابینا بودیم تو کلاسمون، بقیه بچه‌ها مشکل بینایی نداشتن، بعد معلم داشت ریاضی درس میداد، فرمول‌ها رو  می‌نوشت رو تخته و همه رو توضیح نمی داد، من گفتم ببخشید ما اینجوری متوجه نمیشیم، یهو شروع کرد داد زدن سر من که به من چه که متوجه نمیشید، من نمی‌تونم همه وقت کلاس رو به خاطر شما بگیرم... واقعا گریه‌ام گرفته بود ولی گفتم شما معلمی و باید یه جوری درس بدی که همه تو کلاس بفهمن، ما هم سه نفریم و دانش آموز همین کلاسیم..... به خدا همه نمره‌های من بالای 18 بود ولی آخر سال ریاضی رو بهم داد 11....»

بحث گروهی با دختران نوجوان دارای اختلال بینایی، کرمان

مصاحبه 6:«یه معلم داشتیم، چندبار سر کلاس یکی رو صدا می‌کرد بعد اون گوشش نمی‌شنید، معلم ماژیک رو پرت می کرد طرفش.... منم رفتم به مدیر مدرسه گفتم معلم این برخورد بد رو کرده و اون هم اومد به معلم تذکر داد.....»

مصاحبه با دختر 15 ساله، ساکن تهران، اختلال شنوایی

مصاحبه 7:«قبلا 2 سال تو مدرسه استثنایی درس می خوند. حتی برای اینکه بچه‌ام رو قبول کنن کلی پارتی‌بازی کردیم ولی عملا مدرسه نبود شکنجه‌گاه بود. بچه را به صندلی می‌بستن تا فیکس باشه. بچه‌ام تو این مدرسه به مرز جنون رسید مجبور شدیم بچه را از مدرسه بگیریم. حتی وقتی گفتم میخوام از مدرسه شکایت کنم گفتن شرایط همه مدارس همینه و در صورتی که شکایت کنی بقیه مدارس هم دیگه قبولش نمی‌کنن..»

                                                          مصاحبه با مادر دختر 9 ساله، ساکن تهران، دارای اختلال طیف اتیسم