برای تحقق یک همکاری بینبخشی چهار مرحله را میتوان شناسایی کرد :
1.تشخیص - Diagnosis
2.طراحی – Design
3.اجرا – Implementation
4.ارزیابی -Assessment
توضیحات هر یک از این مراحل بدین شرح میباشد :
1- تشخیص: آیا همکاری بین بخشی میتواند به حل مشکل ما کمک کند؟
هیچ تضمینی برای تعیین این که آیا یک رویکرد بین بخشی یک راهحل مناسب است یا خیر، وجود ندارد. خواه یک همکاری بین بخشی اجباری باشد یا داوطلبانه انجام شود، رهبران ابتدا باید دلیل(های) ناتوانی یک بخش در حل یک مسئله را در نظر بگیرند و تعیین نمایند که آیا سایر بخشها در توسعه راهحل، علاقه یا سهمی دارند یا خیر. شرکای بالقوه را میتوان بر اساس میزان تأثیرگذاری آنها بر روی موضوع و نزدیکی آنها با ذینفعان و نهادهای اصلی شناسایی نمود. در ابتدا، شرکا باید با صراحت، نگرانی های خود را در مورد شیوه پیشیرد کار مطرح کنند و برای رسیدن به اتفاق نظر در مورد اهداف و نتایج، گفتگو کنند.
2- طراحي: چگونه میتوانیم چشمانداز بین بخشی مشترك ایجاد كنيم و مسیر حرکت را طراحی کنیم؟
هر یک از شرکا دانش و تجربه خاص بخش خود را برای همکاری به ارمغان میآورند. شرکا، با دستیابی به اتفاق نظر در مورد ماهیت مسئلهای که همکاری برای حل آن ایجاد شده و تعیین این که موفقیت چگونه تعیین خواهد شد، میتوانند همزمان با اجرای طرح خود، نقشه راهی برای هدایت مجموعه تنظیم نمایند. هنگامی که شرکا درک واضحی از وظایفی که باید برای رسیدن به اهدافشان انجام شود، داشته باشند، میتوانند مسئولیتهای فردی را بر اساس تخصص هر بخش و دسترسی به منابع تعیین نمایند. در ادامه، یک ساختار مدیریت پروژه برای ساده سازی و تضمین پاسخگویی می تواند ایجاد شود.
3- اجرا: چگونه همکاری بین بخشی ما به اهداف خود میرسد؟
باید میان شرکا در مورد تواناییها و منابع هر بخش، یک شناخت جمعی وجود داشته باشد. زمانی که تخصص هر بخش مورد احترام قرار گیرد، احتمال بیشتری دارد که شرکا متعهد بمانند و برای حفظ پیشرفت، انگیزه بیشتری داشته باشند. اجرای یک همکاری بین بخشی یک فرایند چالش برانگیز است. ایجاد اهداف موقت مشخص و قابل دستیابی برای همه شرکتکنندگان نشان میدهد که پیشرفت امکانپذیر است. تجلیل از موفقیتهای کوچک میتواند باعث پویایی این فرایند شود.
4- ارزیابی: از همکاری بین بخشی خود چه درسهایی آموختهایم؟
ارزیابی مداوم از مراحل اولیه همکاری، میتواند به شرکا کمک کند تا موفقیتها و شکستها را در زمان واقعی درک کنند و این امر می تواند منجر به پیشرفتهای احتمالی در آینده شود. ارتباط برقرار کردن با آموزههای آموخته شده و بهترین رویههای اجرا شده، میتواند آگاهیهایی در رابطه با پروژههای آینده ایجاد کند و به دیگران این امکان را دهد تا موفقیتهای حاصل از همکاری را تکرار و از مشکلات مشابه جلوگیری کنند.