همکاری بین بخشی اکنون به عنوان یک راهبرد برای پرداختن به بسیاری از پیچیدهترین چالشهای عمومی جامعه، هم ضروری و هم مطلوب است. در واقع، تصور این که مشکلات مختلف چند بعدی از جمله مساله معلولیت و به ویژه کودکان دارای نیازهای ویژه، بدون توافق و همکاری بین بخشهای مختلف بهطور موفقیتآمیز حل و فصل گردد، دشوار است.
همکاری را میتوان به عنوان پیوند یا اشتراک اطلاعات، منابع، فعالیتها و قابلیتها از سوی سازمانها جهت دستیابی مشترک به نتیجهای که توسط آنها بهطور جداگانه حاصل نمیشود، تعریف کرد. باید توجه داشت که با این تعریف، به اشتراکگذاری قدرت در یک همکاری به معنای قدرت برابر نیست و لزوما به معنای منافع و اهداف مشترک نیز نیست. در واقع، براساس تجربه ، همکاری بهطور معمول شامل قدرت نابرابر و انگیزههای مختلف است.کراسبی و برایسون چارچوب به اشتراکگذاری سازمانی را به این شیوه تعریف کرده اند :
همکاری در زنجیره اشتراک سازمانی
آنچه به اشتراک گذاشته میشود |
مکانیسم اشتراکگذاری |
|||
اقتدار |
|
|
|
ادغام Merger |
قدرت |
|
|
همکاری Collaboration |
|
فعالیتها و منابع |
|
هماهنگی Coordination |
|
|
اطلاعات |
ارتباطات Communication |
|
|
|