گاهی نگرشهای نادرست در میان کادر مراکز آموزشی و سایر کودکان نسبت به تواناییهای کودکان دارای نیازهای ویژه و گاه نیز محدودیتهای محیطی و امکانات، باعث میشود که این کودکان نتوانند به راحتی در فعالیتهایی مانند ورزش،اردو و جشن ها مشارکت داشته باشند. در ادامه تجربه کودکان را در این زمینه می خوانیم.
رابطه با همسالان بر خلاف رابطه با بزرگسالان، معمولا کمتر سلسلهمراتبی است و کودکان در آن آزادانهتر میتوانند خودشان، ایدهها و افکارشان را بروز دهند. همچنین به کمک رابطه با همسالان است که کودکان با برخی از هنجارهای اجتماعی آشنا میشوند و رفتارها و نظام ارزشیشان شکل میگیرد. در ادامه تجربه کودکان دارای نیازهای ویژه را در ارتباط با هم سالانشان می خوانیم.
برخی از کودکان دارای معلولیت برای این که بتوانند از مراکز آموزشی به راحتی استفاده کنند، نیازمند مناسبسازیهایی هستند که امکان تحرک و استقلال را برایشان ایجاد کند و مخاطرات محیطی را هم کاهش دهد. البته مناسبسازی محدود به محیط فیزیکی نیست و گاه برخی از کودکان، نیازمند مناسبسازی هایی در وسایل بازی، کتابهای درسی و یا شیوه تدریس مربیها و معلمان هم هستند. در ادامه تجربه کودکان را در این زمینه می خوانیم.
کودکانی که وارد مراکز آموزشی میشوند ساعات زیادی در طول روز را در این محیطها سپری میکنند و به نوعی اولین تجارب آنان از اجتماع در این فضاها شکل میگیرد. رابطه کادر این مراکز با کودکان میتواند تاثیر زیادی بر نگرش آنان نسبت به خودشان، تواناییهایشان و نیز علاقهمندی یا عدم علاقهمندی آنان به آموزش و حضور در اجتماع داشته باشد. در ادامه تجربه کودکان را در این زمینه می خوانیم.
یکی از حقوق اصلی کودکان دارای نیازهای ویژه، حق دسترسی به آموزش با کیفیت می باشد.امری که حق همه ی کودکان است. اما این حق برای بسیاری از کودکان دارای نیازهای ویژه نقض شده است. در ادامه تجربه و چالش های موجود در این زمینه را از زبان والدین کودکان می خوانیم.